سفر به کول آب تجربه ای برای نحوه لذت بردن از زندگی در هر شرایطی
سفر به کول آب تجربه ای برای نحوه لذت بردن از زندگی در هر شرایطی برای من بود . دره کول آب یکی از مکان های بکر و جدید برای من بود و فقط درباره زیبایی و لذت شنا و طی کردن این دره از کسانی که به اینجا آمده بودند شنیده بودم . من و همسفرم هیچ اطلاعات بیش تری به جز درباره راه دسترسی و اینکه برای طی کردن مسیر نیاز به شنا کردن هست ، نداشتیم .
اما تنها چیزی که با وجود ترس از اشنا نبودن به مسیر و عمق آب و شرایطی که در چند لحظه آینده برایمان پیش خواهد آمد اجازه و شجاعت ادامه دادن مسیر را میداد ، تکیه به نیروی خیر الهی درونی و نیروی اشتیاق و کنکجکاوی مقدس ما بود . زیرا من این درس را از زندگی در این جهان با شناخت خودم یاد گرفته ام که نیروی اشتیاق برای تجربه ی ناشناخته ها بر هر ترسی غلبه می کند .

چون راه را نمی دانستیم و مسیر دره یک مسیر مستقیم بود ، ما تصمیم گرفتیم تا جایی که راه باز است مسیر را پیش برویم ، تا ببینیم به کجا می رسیم . در بخش هایی از مسیر اب عمیق می شد و نیاز به شنا کردن داشت . در این سفر هم خیس شده بودیم و هم از نظر جسمی خسته شده بودیم . اما لذتی که از تجربه ناشناخته ها و چالشی که خودمان را در ان قرار داده بودیم بر همه آن مشقت ها برای مان ارزشمند تر و خواستنی تر بود .
هر چه بیش تر مسیر را پیش می رفتیم ، و هر چه قسمت های سختی را پشت سر می گذاشتیم ، متوجه می شدیم که با هر بار عبور از یک بخش سخت از مسیر قوی تر می شویم . این پیروزی مداوم سفر را برای ما جذاب تر کرده بود . گویی که به این موفقیت های متوالی و احساس خوشی که از آن بدست می آوردیم عادت کرده بودیم .
ما از همان چیز کوچک ، همان موفقیت کوچک یعنی عبور از یک دالان پر از آب یا عبور از یک سنگ بزرگ ، یا پیدا کردن مسیری ساده تر برای عبور لذت می بردیم . از همان پیروزی های کوچک و این درسی بود که ما بارها و بارها در سفر کولاب برایمان تداعی شد .
لذت بردن از پیروزی ها و موفقیت های کوچک و ادامه دادن با انگیزه گرفتن از آن موفقیت ها و امید و آگاهی به اینکه ما در هر بار ، با هر تلاش قوی تر می شویم .

و این آگاهی این اشتیاق را در ما ایجاد کرد که حدود 4 ساعت مسیر را طی کنیم و حدود 4 ساعت مسیر را برگردیم . کجکاوی های مقدس ما هرگز اجازه فکر کردن به ترسهایمان را نمی داد . و با وراد شدن به هر منطقه جدید ، مشتاق می شدیم تا بخش جدید از آنجا را کشف کنیم . سفر به کول آب درسی برای نحوه لذت بردن از زندگی شد . همانطور که زندگی همین الان و همین چیزی است که در جریان است و ما با وارد شدن به هر بخش جدید از زندگی خود مشتاق تر می شویم تا آن را کشف کنیم و تجربه کنیم .

این همان چیزی است که ما برای آن به این دنیای مادی وارد شده ایم . برای تجربه زندگی ، برای لذت تجربه کردن . وقتی این آگاهی را در خود ثابت کنی ، دیگر نتنها وارد شدن به شرایط جدید از زندگی برایت ناگوار و سخت و ترسناک نخواهد بود ، بلکه دیگر میدانی برای چه اینجا هستی . مانند یک کودک شاد برای تجربه بیش تر و کنکاوی بیش تر به همه آن شرایط از زندگی خود سر میزنی و غرق در لذت می شوی .
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.